شخصیت های اصلی بازی های اساسینز کرید، به معنای واقعی ابرقدرتمند هستند و حتی با گذشت زمان هم توانسته اند عظمت خود را حفظ کنند. ما در این مقاله به معرفی شخصیت های سری اساسینز کرید و مقایسه آن ها با یکدیگر و می پردازیم تا متوجه شویم کدام یک از این جنگجوها می توانند بیشتر از دیگری با وجودشان شوالیه های معبد یا همان تمپلارها را از ترس به لرزه دربیاورند.
کلمه ” اساسین ” در نام بازی اساسینز کرید که به معنای آدمکش است، آنقدر بی دلیل انتخاب نشده، چرا که در این سری شما با آدمکش های شنل پوش واقعی روبرو خواهید شد. اساسین ها به طرز غیرقابل باوری قدرتمند هستند و حتی می توانند قوانین فیزیک نیوتنی را هم به چالش بکشند. هر یک از این افراد توانایی این را دارند که بدون شکستن حتی یک کدام از استخوان هایشان از بالای کلیسای جامع نوتردام پایین بپرند یا کل یونان را تنها با یک نیزه شکسته تحت کنترل خود در بیاورند.
معرفی شخصیت های سری اساسینز کرید
الطائر (Altair)- Assassin’s Creed
الطائر بن لاأحد اولین چهره سری بازی های اساسینز کرید می باشد و برای تبدیل این فرنچایز به یک مجموعه محبوب تلاش بسیار زیادی کرده است. با این حال، نمی توان گفت که او در آدمکشی و مبارزه هم بهترین است. او به اندازه جانشینانش ماهر نیست و ابزارها و سرسختی مناسب برای مقاومت در برابر چندین دشمن را ندارد. تنها مهارتی که الطائر در آن توانایی فوق العاده ای را از خود نشان داده، پارکور می باشد؛ که البته آن هم تنها به لطف سیستم مبارزه و مکانیکهای ساده تر بازی اول سری ممکن شده است.
آدواله (Adewale)- Assassin’s Creed IV: Black Flag
آدوله، یکی از شخصیت های فرعی اساسینز کرید است. در نسخه بلک فلگ و البته قهرمان بسته الحاقی فریدام کرای (Freedom Cry) بود. در این DLC ما بیشتر با داستان و سرگذشت پر فراز و نشیب آدوله آشنا می شدیم. او پس از فرار از بردگی، به عنوان یک دزد دریایی و فرمانده کشتی جکداو (Jackdaw) به ادوارد کنوی ملحق شد تا بتواند به فرقه اساسین ها بپیونند. با وجود اینکه آدوله به دلیل زندگی به عنوان یک دزد دریایی یا برده فراری، در مبارزه با شمشیر و تپانچه مهارت داشت؛ او در نهایت توسط شِی کورمک (Shay Cormac) شکست خورد. به همین دلیل ما آدوله را در این جایگاه قرار می دهیم.
شِی کورمک (Shay Cormac)- Assassin’s Creed Rogue
شی تنها قهرمان سری بازی های اساسینز کرید است که در واقع عضو گروه شوالیه های معبد می باشد. ما این مبارز بی رحم را در عنوان اساسینز کرید روگ (Assassin’s Creed Rogue) ملاقات می کنیم و متوجه می شویم که او تا قبل از پیوستن به تمپلارها، یک اساسین عالی رتبه و قدرتمند بوده است.
شی کورمک در واقع، مسئول مرگ چندین شخصیت کلیدی سری از جمله آدوله و پدر آرنو بوده و تقریباً به تنهایی اکثریت اساسین های دوران پس از انقلاب آمریکا را کشته است. با این حال، تنها با گذشت یک زمان کوتاه تمام دستاوردهای او به چیزهای خیلی کوچکی تبدیل گردیدند، چرا که بازیکنان در قسمت های بعدی با کانر و جنگ استقلال آمریکا آشنا شدند.
اولاین د گراندپری (Aveline De Grandpré)- Assassin’s Creed Liberation
اولاین د گراندپری که اولین بار در عنوان اساسینز کرید لیبریشن (Liberation) دیده شد؛ به عنوان نخستین قهرمان فرانسوی و البته زن این مجموعه شناخته می شود. پدر اولاین یک مرد ثروتمند فرانسوی و مادرش یک برده آفریقایی بود. با وجود اینکه اولاین در یک خانواده غنی بزرگ شده بود، او باز هم در جامعه قرن 18 میلادی لوئیزیانای فرانسه یک فرد متفاوت و جداافتاده به حساب می آمد.
اولاین در سن 12 سالگی به فرقه اساسین ها پیوست و از همان ابتدا شروع به دفاع از مظلومین شهر نیواورلئان کرد. او در نهایت موفق شد تا امپراطوری قاچاق برده ای که توسط تمپلارها کنترل می شد را از بین برد. شاید در مقایسه با اساسین های دیگر توانایی های او در مبارزه و پارکور معمولی به نظر برسند؛ اما مهارت اولاین در مخفی کاری، او را به یک حریف غیرقابل پیشبینی تبدیل می کند.
کانر کنوی (Connor Kenway)- Assassin’s Creed III
کانر کنوی شخصیت مرموز و بی صدای عنوان اساسینز کرید 3 است که در جریان جنگ انقلابی آمریکایی ها علیه بریتانیا، نیز حضور فعالی داشت. با وجود اینکه کانر اجداد اساسین قدرتمندی دارد و اِدوارد کنوی پدربزرگ او محسوب می شود، بازهم نمی توان گفت که شخصیت کاملا بی نقصی است. کانر قطعا به اندازه اتزیو آدیتوره قدرتمند و توانا نیست. علاوه بر این، او هرگز به شهرت این استاد اساسین بزرگ دست پیدا نکرد. همچنین، گفتنی است که کانر کودکی در هم ریخته و سرشار از مشکلی داشت و به همین دلیل در دوران بزرگسالی به فرقه اساسین ها پیوست.
آرنو دوریان (Arno Dorian)- Assassin’s Creed Unity
وقتی صحبت از افرادی می شود که در دوران بزرگسالی به فرقه اساسین ها پیوستند، نباید آرنو دوریان را فراموش کنیم. او شخصیت اصلی بازی اساسینز کرید یونیتی (Unity) است که داستان آن در طول انقلاب فرانسه اتفاق می افتد. از آنجایی که آرنو کمی دیر شروع کرد، در مقایسه با دیگر برادرانش آنقدر مبارز قدرتمندی نبود. او دائما مجبور بود با مخفی کاری، ماموریت های خود را به انجام برساند. در راستای همین موضوع باید بگوییم که بازی این شخصیت، اولین نسخه از سری به حساب می آمد که دکمه اختصاصی حالت مخفی کاری را در اختیار بازیکنان قرار می داد.
جیکوب فرای (Jacob Frye)- Syndicate Assassin’s Creed
با وجود اینکه شکست خوردن جیکوب فرای از جک د ریپر (Jack the Ripper)، قاتل تازهکاری که در این زمینه حرفهای شد، نهایی به نظر می رسید، او هنوز هم رقیبی سرسخت به شمار میآید. به عنوان یک اساسین کارکشته، جیکوب هم به همان اندازه بر فنون کار کردن با شمشیر و تیغههای مخفی تسلط داشت و در گروههای مبارزاتی لندن، رقیبی سرسخت محسوب میشد.
او در کنار خواهرش ایوی (Evie)، کنترل لندن را از تمپلارها پس گرفت و استاد بزرگ آن ها یعنی کرافورد استاریک (Crawford Starrick) را ترور کرد. با وجود این که رفتارهای بی پروای جیکوب در عنوان اساسینز کرید سندیکیت (Syndicate) گاه به گاه دردسرساز می شوند؛ او بعداً اشتباهات خود را تشخیص داده و سعی می کند تا به آیین اساسین پایبند بماند.
دزموند مایلز (Desmond Miles)
دزموند مایلز به عنوان کسی که هرگز تحت آموزش اساسین ها نبوده و تنها از طریق واقعیت مجازی و با گذشت چند ماه یا چند سال یک سری چیزها را یاد گرفته، عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان داده است. شاید همان اثر خونریزی یا Bleeding Effect او را به این جایگاه رسانده باشد، اما فراموش نکنید که عضلات و استخوانهای دزموند اصلا شبیه به اجدادش نبود. پتانسیل دزموند آنقدر از اجدادش بیشتر بود که اون توانست با سرعتی باورنکردنی پارکور و نحوه مبارزه کردن را بیاموزد. فقط تصور کنید که اگر دزموند به صورت حرفه ای و عملی تمرین می دید، به چه مبارز قدرتمندی تبدیل می شد.
شائو جون (Shao Jun)- Assassin’s Creed Chronicles: China
از آنجایی که شائو جون تنها در عنوان Assassin’s Creed Chronicles: China دیده می شود، افراد بسیار کمی او را به عنوان یک قهرمان در خاطر دارند. با این حال، در مقایسه با اکثر اساسین های این سری، ماجراجویی شائو جون واقعا چشمگیر و جذاب است. شائو جون به عنوان یک کنیز نجات یافته سوگند یاد کرد که از اربابان خود یا همان تمپلارها انتقام بگیرد. او برای رسیدن به هدفش برادری اساسین ها را دوباره زنده کرد و در نهایت به یک استاد اساسین تبدیل شد. به راحتی می توان گفت که شائو جون با آن توانایی هایش در هنرهای رزمی، تیغههای پنهان در کفشهایش و البته شمشیرزنی زیرکانه اش، یک اساسین حرفه ای و قدرتمند است.
ایوی فرای (Evie Frye)- Assassin’s Creed Syndicate
ایوی، از برادر دوقلوی خود بزرگ تر و البته چابک تر است. در عین حال که برادرش جیکوب، اقدامات و نتیجه گیری های سریع را ترجیح می داد، ایوی به تاکتیک های مخفی کاری و اصول برادری اساسین ها پایبند بود. ایوی به عنوان یک تاکتیکدان ماهر، از رفتارهای هیجانی و بی پروا تنفر داشت و همین موضوع او را در تضاد با برادرش قرار میداد.
ایوی یک مبارز قدرتمند است که با مهارت های ماهرانه اش در مخفی کاری و کار کردن با سلاحهای بی صدا، بسیاری از اهداف فرقه و حتی، جک د ریپرِ قاتل سریالی را از بین برد. به علاوه، وقتی ایوی متوجه شد آموزه های اساسین ها و پدرش به او بدون خطا نبودند، به کشور هند رفت تا در آنجا بیشتر آموزش ببیند و قدرتمندتر شود.
ادوارد کنوی (Edward Kenway)- Assassin’s Creed IV: Black Flag
وقتی صحبت از اساتید اساسین ها می شود، هرگز نمی توانیم نام اِدوارد کنوی را به زبان نیاوریم. او به عنوان یک دزد دریایی آواره خیلی دیر شروع به کار کرد، اما باز هم نسبت به خیلی از اساسین های دیگر عملکرد بسیار خوبی داشت. ادوارد به روش خیلی جالبی وارد فرقه اساسین ها شد و با وجود اینکه کاملا به آیین آن ها پاینبد نبود توانست به برادرانش کمک کند. این یعنی او برای اینکه از خیلی از اساسین های دیگر بهتر عمل کند، نیاز به آموزه های زیادی نداشت.
اتزیو آدیتوره (Ezio Auditore)- Assassin’s Creed II
بالاخره به استاد اساسین بزرگ یعنی اتزیو آدیتوره می رسیم. این شخصیت آنقدر محبوب و نمادین است که نسبت به اساسین های دیگر در بازی های بیشتری از این سری حضور دارد. اتزیو نه تنها با موفقیت فرقه برادری اساسین ها را در ایتالیا زنده کرد، بلکه به پیروزی های متعددی هم در برابر تمپلارها دست یافت.
او حتی در سنین بالا هم قدرتمند باقی ماند و توانست فرقه برادری را در کشورهای دیگر نیز گسترش بدهد؛ ما در عنوان اساسینز کرید رولیشنز (Revelations) کاملا شاهد این موضوع بودیم. او در استفاده از سلاح مخفی پشت دستانش فوق العاده قدرتمند بود و به خوبی می توانست آن را در موقعیت های مختلف بکار بگیرد.
بسیم بن اسحاق (Basim Ibn Ishaq)- Assassin’s Creed Mirage
شاید اساسینز کرید میراژ با کمتر کردن عناصر RPG بازی های جدیدتر، خود را به عنوان بازگشتی به ایدههای اصلی و اولیه سری معرفی کند؛ اما شخصیت بسیم همچنان یک پیوند کلیدی بین هر دو سبک است. او اولین بار به عنوان یکی از اعضای هیدن وانز (Hidden One) در اساسینز کرید والهالا ظاهر شد و ما پس از پشت سر گذاشتن روند بازی متوجه شدیم که بسیم در واقع تناسخ انسانی ایزد شر یعنی لوکی (Loki) است.
میراژ، بر روی داستان پیوستن بسیم به فرقه هیدن وان و تحقیقات او بر روی کشف ماهیت لوکی تمرکز می کند. به همین جهت، شما شاهد یک بسیم جوان، سرزنده و توانا هستید که وقتی طبیعت خود را به عنوان یک ایسوی (Isu) تناسخ شده می پذیرد، قدرتمندتر می شود. شاید ایوور توانسته باشد بسیم مجنون را در والهالا شکست بدهد، اما هیچکس نمی تواند قدرت و توانایی این اساسین را نادیده بگیرد.
بایک/آیا (Bayak/Aya)- Assassin’s Creed Origins
بایک یکی از اولین اعضای فرقه برادری اساسین ها است که به سختی توانست متوجه نحوه عملکرد هیدن بلید (Hidden Blade) شود. او و همسر سابقش آیا، به ترور تمپلارهای مصری فاسد می پردازند و یک نبرد تمام عیار را با خدایان اساطیر مصر آغاز می کنند. یک اساسین عادی نمی تواند این کارها را به انجام برساند، چرا که خدایان مصری بسیار قدرتمندتر از یک قطعه از عدن (Piece of Eden) معمولی هستند. با این وجود بایک و آیا در مسیر خود همه آن ها را پشت سر گذاشتند و Assassin Brotherhood را تشکیل دادند.
الکسیوس / کاساندرا (Alexios/Kassandra)- Assassin’s Creed Odyssey
امکان ندارد که وقتی در مورد شکست هیولاهای اساطیری حرف می زنیم، اسمی از الکسیوس و کاساندرا نیاوریم. چرا که آن ها با مینوتورها (Minotaur)، ابوالهول ها و گورگون (Gorgon) ها مبارزه کرده اند. هر دو شخصیت الکسیوس و کاساندرا در واقع نیمه خدا هستند و همین موضوع آن ها را به دومین قهرمان های قدرتمند سری اساسینز کرید تبدیل می کند. هریک از آن ها تقریباً می توانند هر کاری را با موفقیت و حتی بدون ذره ای تلاش اضافه انجام دهند. یکی از آن ها حتی به جاودانگی نزدیک شده است.
ایور (Eivor)- Assassin’s Creed Valhalla
قهرمان عنوان اساسینز کرید والهالا یعنی ایور یک جنگجوی ترسناک بود که در به کارگیری تبر، سلاح های قابل پرتاب و همینطور هیدن بلید توانایی فوق العاده ای داشت. درست مانند الکسیوس و کاساندرا، ایور هم میتوانست دهها نفر را به راحتی از میدان به در کند. در بسته الحاقی Dawn of Ragnarök، ایور نه تنها به یک نیمه خدا تبدیل می شود، بلکه خود پادشاه خدایان یعی اودین (Odin) در او حلول می کند.
او که حالا از قدرت های الهی بهره مند است به جنگ با انواع موجودات و شخصیت های اساطیر نورس، از جمله سورت (Surtr)، غول آتش می پردازد و بر آن ها غلبه ها می کند. فکر نمی کنیم هیچ اساسینی بتواند تا این اندازه قدرتمند شود.