نسل هشتم صنعت بازی های ویدیویی که از سال 2013 آغاز تا سال 2021 ادامه دارد، از پربارترین و پویاترین نسل های صنعت بازی به حساب می آید که آثار ارزشمند و باکیفیت متعددی را به خود دید و البته آوردگاه فرانچایزها و سبک های جدیدی نیز بود. نسلی که گرافیک و افکت های صوتی تصویری بازی به اوج خود رسید و گیمرها را به بالاترین لذت ممکن رساند.
همان طور که می دانید در این نسل بازی های جذاب و متنوعی عرضه شد و نام بعضی از این بازی ها برای همیشه در صنعت بازی جاودانه شد. فکر کردن به بازی های نسل قدیم که توسط معروف ترین استودیوهای صنعت بازی سازی و جدیدترین کمپانی های این صنعت، در هفت سال گذشته تولید شده اند، حیرت انگیز است. با وجود تعداد زیاد بازی های فوق العاده، ما تصمیم گرفتیم بهترین بازی های نسل هشتم برای PS4, Xbox One و PC را بررسی کنیم تا از عناوین ماندگار نسل 8 غافل نشوید و بتوانید با خیال راحت به سراغ بازی های نسل بعدی بروید، بدین شکل برای پذیرش نوآوری های جدید کاملا آماده خواهید بود.
لیست بهترین بازی های نسل هشتم:
بازی Apex Legends
پلتفرم: Xbox One، PS4 و PC
بازی های ژانر بتل رویال در دوران کنسول های نسل فعلی متولد شده و همچون طوفان مهیبی سرتاسر دنیا را دگرگون کردند و بدین ترتیب هزاران بازیکن به سراغ بازی هایی مانند PlayerUnknown’s Battlegrounds، Fortnite و Call of Duty: Warzone رفتند. اما Apex Legends بازی مورد علاقه ما در ژانر بتل رویال است، البته دلیل علاقه ما به این بازی، تقلید از حرکات و مکانیک های بازی Titanfall 2 نیست، اگرچه باید تایید کنیم که بخش عمده علاقه مان به همین دلیل است.
نه، در واقع دلیل اصلی علاقه ما به بازی Apex Legends پیشرفت ها و خلاقیت های ایجاد شده در داستان های اپیزودیک بازی است. در کنسول های نسل قبلی، بازی های اپیزودیکی مانند بازی The Walking Dead از کمپانی Telltale و بازی Life is Strange وجود داشتند. اما این بازی ها بیشتر شبیه تماشای پی در پی سریال های نتفلیکس هستند و شما می توانید باز هم به سراغشان بروید و بطور پی در پی با آن ها بازی کنید. و البته شباهت زیادی با سریال هایی که قبلا از تلویزیون تماشا می کردیم ندارند، زیرا آن ها به صورت تک قسمتی پخش می شدند.
بازی Apex Legends هنوز به طور کامل شبیه به آن ها نشده است اما این اتفاق به زودی رخ خواهد داد. و همین موضوع باعث شده است که این بازی در ذهن ما، جزو یکی از اولین بازی های کاملا اپیزودیک حک شده باشد. با شروع فصل 5 یعنی Fortune’s Favor، نقشه ها و ارتباطات شخصیت های بازی تقریبا به صورت هفتگی تنظیم می شوند، و بدین شکل با قسمت های جدید داستان که هر هفت روز یکبار در حالت Quest mode بازی، باز می شوند، هماهنگ خواهند شد.
به عنوان یک مثال کوتاه، در فصل 5، کریپتو/Crypto و واتسون/Wattson چند لحظه بیش از حد دوستانه رفتار می کردند و به نظر می رسید که چیزی بینشان است. سپس در قسمت جدید بازی مشخص شد که کریپتو به سایر شخصیت ها خیانت کرده و زندگی واتسون را به خطر انداخته است. چند هفته بعد، مشخص شد که کاستیک/Caustic خائن واقعی است و در واقع او دوست نداشته که کریپتو و واتسون با یکدیگر صمیمی شوند، زیرا کاستیک پس از مرگ پدر واتسون، او را همانند دختر خودش بزرگ کرده و زیر پر و بالش را گرفته بود.
تمام این اتفاقات در طول داستان بازی رخ داده اند. کریپتو و واتسون به مدت یک هفته کاملا دوستانه رفتار می کردند، بعد صمیمی شدند و سپس هر زمان که کریپتو تلاش می کرد با واتسون صحبت کند، او سکوت میکرد و از کریپتو دور می شد. هنگامی که هفته بعد کاستیک به عنوان خائن معرفی شد، کریپتو و کاستیک به شکل توهین آمیزی با یکدیگر گفتگو می کردند.
اکنون در فصل 6 بازی، این سه شخصیت به ندرت با یکدیگر صحبت می کنند. فقط کافیست تلاش کنید که با هر سه شخصیت در یک تیم بازی کنید، متوجه می شوید که چقدر اوضاع عجیب است. اگر به مدت یک ماه بازی را کنار گذاشته باشید و دوباره به سراغش آمده باشید، احتمالا درست نمی دانید که چرا این سه نفر بدین شکل رفتار می کنند. زیرا همه قسمت های این درام را از دست داده اید. یادتان باشد که همیشه باید به موقع آنجا باشید.
به نظر ما استفاده از تدارکات یک بازی به عنوان سرویسی جهت تبدیل بازی بتل رویال خود به یک بازی اپیزودیک مبتنی بر روایت، یک روش جذاب برای داستان سرایی است. می توان گفت که هیچ بازی ای مانند Apex Legends نیست، و قطعا این بازی ارزشش را دارد که صرفا به دلیل مشاهده چگونگی تکامل این سبک داستان سرایی در یک بازی ویدیویی و پیشرفت هایش در نسل بعد، آن را امتحان کنید.
بازی Bloodborne
پلتفرم: PS4
هیدتاکا میازاکی/ Hidetaka Miyazaki، قطعا یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین طراحان بازی در دوران معاصر است. بعد از اینکه او توانست بازی مشکل دار Demon’s Souls را بازسازی کرده و آن را به یک بازی تازه و اصیل تبدیل کند، شاهکار بعدی اش یعنی بازی Dark Souls، فضای بازی ها را دگرگون کرده است.
و میازاکی پس از دست و پنجه نرم کردن با یک بازی تخیلی تاریک، به سراغ یک بازی زیبای گوتیک به نام Bloodborne رفت. در فضایی که تحت سلطه IPهای شناخته شده قرار دارند، فعالیت های او یک اقدام جسورانه برای مقابله با سبک اصیل این ژانر بوده و ما قدردان فعالیت های او هستیم.
وقتی که برای اولین بار این بازی را آغاز کردیم، احساس می کردیم که کریسمس شده است و کاملا درگیر تجربیات جذاب خود در شهر یارنام/Yharnam بودیم. این یکی از آن بازی هایی است که نمی توانید آن را کنار بگذارید و حتی مهم نیست که بازی چقدر دشوار است، زیرا این یکی از جذابیت های بازی های میازاکی است.
او بر روی ایجاد حس موفقیت برای بازیکنان تمرکز می کند و برای این کار، او بطور مدام بازیکنان را در برابر دشمنان بي رحم و چالش برانگیز قرار می دهد، تا توسط این دشمنان به زمین کوبیده شوند. و زمانی که بازیکن از آن کوه استعاره ای بالا برود و بر دشمن پیروز شود، احساس ارزشمندی به او دست می دهد که اکثر بازی های مدرن نمی توانند چنین حسی ایجاد کنند.
Bloodborne بهترین بازی کمپانی Fromsoftware است و باید بگوییم که دنیای این بازی با جزییات دقیق ساخته شده است و طراحی سطوح آن فوق العاده است. معماری گوتیک شهر یارنام در طول شبانه روز بسیار زیباست و اگرچه شهری نیست که شما بخواهید در آن زندگی کنید، اما مطمئنا آن را تحسین خواهید کرد.
علاوه بر این، میازاکی در طراحی دنیا و سطوح بازی یک استاد تمام عیار است، او اظهار داشته که اینکار جزو بخش های مورد علاقه اش در ساخت بازی است. به لطف او شهر یارنام، با تمرکز بر طراحی سطوح افقی و عمودی بسیار دلنشین است. همچنین مسیرهای شهر به شیوه های جالب و عجیبی در هم تنیده اند و همین موضوع بر میزان جذابیت بازی افزوده است.
با وجود یک داستان جذاب و گیج کننده و این موضوع که بخشی از داستان هیچ گاه در این دوران اینترنت و بازاریابی مدرن آشکار نمی شود، باید تاکید کنیم که این بازی ارزشش را دارد که ساعت ها آن را اجرا کنید!
به راحتی می توان گفت که Bloodborne یکی از محبوب ترین بازی های این دهه و این نسل کنسول است. مشخص نیست که این بازی بازسازی خواهد شد یا نه، بنابراین شدیدا توصیه می کنیم که اگر PS4 دارید حتما آن را امتحان کنید.
بازی Call Of Duty: Warzone
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
Call of Duty بازی جدیدی نیست، اما هنگامی که در سال 2020 کمپانی Activision یک بازی مستقل بتل رویال رایگان به نام Warzone را منتشر کرد، این فرنچایز به سطح جدیدی دست یافت. نسخه Warzone با استفاده از زیرسازی های نسخه Modern Warfare، توانست چیزی که طرفدارن سال هاست آرزویش را دارند یعنی یک بازی Call of Duty چند نفره رایگان، را برای آن ها فراهم کند و می توان گفت که واقعا یکی از بهترین بازی های بتل رویال نسل هشتم محسوب می شود.
این بازی صرفا یک بازی پولی ژانر بتل رویال نیست. Warzone یک بازی فوق العاده از ژانر بتل رویال است که در آن تقریبا به طور مداوم با فصل های جدید و پلی لیست های مختلف روبرو خواهید شد و همچنین داستان این بازی با نسخه های قبلی فرنچایز Call of Duty به ویژه نسخه Black Ops Cold War ارتباط دارد.
ما قبل از این بازی، تعداد زیادی از بازی های ژانر بتل رویال را امتحان کرده ایم و کنار گذاشته ایم، اما با وجود کنترل های عالی، سکانس های اکشن جذاب مانند سکانس ”I-can’t-believe-that-just-happened” و سیستم جدید Gulag که باعث می شود ناامیدی های ناشی از بازی های بتل رویال کاهش یابد، می توانیم بگوییم که بازی Warzone توانسته قلب ما را تسخیر کند. طرفداران بازی های تیراندازی حتما باید Warzone را امتحان کنند زیرا این یک بازی تیراندازی رایگان است.
بازی Death Stranding
پلتفرم: PS4، PC
یکی از نکات مورد علاقه ما درباره بازی Death Stranding این است که تا زمان انتشار بازی کسی اطلاعات دقیقی درباره آن نداشت و بدین ترتیب با انتشار بازی، خودمان به کشف آن پرداختیم. ما سال ها با تریلرهایی که در آن ها نرمن ریدوس/ Norman Reedus یک بچه را بغل کرده بود و چهره های شبح واری که مناطق متروکه را تسخیر کرده بودند و عکس هایی که هیدئو کوجیما/ Hideo Kojima در کنار بازیگران جذاب در توییتر خود منتشر می کرد، سرگرم بودیم. در نهایت به چه چیزی رسیدیم؟ ما هنوز هم پاسخ مناسبی برای این سوال نداریم، اما کاملا تحت تاثیر دنیای عجیب و وحشیانه ای که کوجیما و تیمش برایمان ساخته اند، قرار گرفته ایم.
پس از جدایی کوجیما از کونامی/ Konami، پس از دهه ها فعالیت در زمینه بازی های جاسوسی تاکتیکی تمام نگاه ها به سوی اولین پروژه جدید کوجیما خیره شد و فکر می کنیم که در نهایت این بازی او را به عنوان یکی از بهترین طراحان بزرگ دنیای بازی های ویدیویی تبدیل کرد. صنعت بازی های ویدیویی بدون کوجیما همانند صنعت فیلم سازی بدون لینچ/ Lynch است.
ذهن های خلاقی که انتظارات ما از رسانه هایی که به آن ها علاقه مندیم را به چالش می کشند، نیرو محرکه ای برای ایجاد راه های جدید جهت انجام بازی ها و لذت بردن از آن هاست و ما معتقدیم که بازیکنان نسل فعلی از شبیه سازی دیستوپیایی بازی Death Stranding بسیار بهره برده اند.
در این بازی بخش هایی فراتر از Beached Things و Bridge Babies وجود دارند، به عنوان مثال ما از بازسازی شبکه Chiral Network آمریکا که در واقع نوعی اینترنت ماورایی محسوب می شود، لذت بردیم. عبور از مناطق مشکوک قبل از رسیدن به مسیرهای اصلی و پناهگاه ها نه تنها باعث می شود که ماجراجوییتان آسان تر شود، بلکه سایر بازیکنان آنلاین نیز با پژواک ها و قدم هایشان این دنیای خالی را سرشار از زندگی می کنند و بدین صورت به کمک یکدیگر، یک حلقه بازخورد رضایت بخش مي سازید.
اگر کسی به ما می گفت که یکی از بازی های مورد علاقه نسل فعلی شامل عبور از میان صخره ها و مسیرهای صعب العبور است و باید در طول راه تعدادی جعبه را حمل کنیم و به طور همزمان یک بچه را آرام کنیم، هرگز باور نمی کردیم. اما حالا نمی توانیم حقیقت را انکار کنیم!
بازی Destiny 2
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC، Stadia
قبل از اینکه به سراغ اصل مطلب برویم باید این نکته مهم را مطرح کنیم: بازی Destiny 2 برای Xbox Series X و PlayStation 5 عرضه خواهد شد. همچنین در Stadia، کامپیوتر و Xbox Game Pass نیز در دسترس خواهد بود. نگران از دست دادن بازی Destiny 2 نباشید، هیچ گونه خطری شما را تهدید نمی کند.
با این حال، بازی ای که در فصل پاییز منتشر می شود، قطعا با این نسخه Destiny 2 متفاوت است. و اگر هنوز این بازی را تجربه نکرده اید، باید بگوییم که زمان کمی برای امتحان کردنش باقی مانده است بنابراین قبل از اینکه بازی به طور کلی تغییر کند و برخی از بخش هایش برای همیشه به فراموشی سپرده شود، بهتر است که آن را تجربه کنید.
در حال حاضر، بازی Destiny 2 یکی از بهترین بازی های آنلاین چند نفره دنیاست، البته اخیرا دوران سختی را پشت سر گذاشته است. علی رغم اینکه یک یا دو فصل از زمان انتشار Shadowkeep گذشته است، اما هنوز هم Destiny 2 یکی از بهترین بازی های تیراندازی با محتوای گسترده است که می توان در آن گم شد! در ماه نوامبر، نسخه جدید آن با نام Beyond Light منتشر خواهد شد و قرار است مجموعه ای از چیزهای جدید به بازی معرفی شود.
به طور همزمان قرار است، برخی از محتویات نسخه اولیه Destiny 2 از جمله پنج حمله اول، حذف شود تا فضا برای محتویات جدید باز شود. اگر هنوز بازی Destiny 2 را امتحان نکرده اید، و یا اگر هرگز نتوانسته اید از حملات Leviathan، Scourge of the Past یا Crown of Sorrows جان سالم به در ببرید، هم اکنون بهترین فرصت است.
این بازی ارزش وقت گذاشتن را دارد. با اینکه این حملات قدیمی هستند، اما هنوز هم عالی باقی مانده اند، مدت هاست که این حملات در اوج قله محتوای Destiny هستند، و پیروزی در این حملات نیازمند درجه بالایی از کار تیمی و ارتباطی است، و یک گروه شش نفره باید با همکاری یکدیگر از مناطق غیر قابل عبور، گذر کنند. افزایش قدرت باعث کاهش مشکلات در طول حملات شده است، اما هنوز هم این حملات مبتکرانه، تخیلی، عجیب و بسیار سرگرم کننده هستند.
کمپانی Bungie می داند که چگونه یک بازی تیراندازی خوب بسازد، و اگر شما از حالت چند نفره آنلاین Destiny 2 خوشتان نمی آيد، باز هم بهتر است که یک بار آن را امتحان کنید. چندتا از دوستانتان را جمع کنید، ترفندها را بیاموزید، یک یا دو ویدیوی آموزشی تماشا کنید و قبل از اینکه حملات بازی از بین بروند، آن ها را امتحان کنید.
بازی Final Fantasy VII Remake
پلتفرم: PS4
بهتر است صادق باشیم: زمانی که اولین بار بازی FFVII منتشر شد، ما جزو اولین نفراتی بودیم که این بازی را امتحان کردیم، اما پس از مدتی بازی را کنار گذاشتیم و تا زمان انتشار نسخه بازسازی شده آن، دیگر به سراغش نرفتیم. پس با اینکه این بازی جزو خاطراتمان محسوب می شد اما واقعا چیز زیادی از آن را به یاد نمی آوردیم. بن
ابراین وقتی که اعلام شد که قرار است نسخه بازسازی شده FFVII با یک سیستم جنگی جدید و عناصر داستانی متفاوت از نسخه اصلی منتشر شود، ما کمی نگران شدیم، اما عصبانی یا ناراحت نشدیم و امیدوار بودیم که نسخه خوبی ارائه شود. و باید با افتخار بگوییم که بهتر از چیزی بود که انتظارش را داشتیم!
در این بازی از بخش ابتدایی نسخه اصلی FFVII که کاملا به شهر میدگار/ Midgar محدود است، استفاده شده و یک بازی کامل حول همین شهر تولید شده است. میدگار به طرز شگفت انگیزی گسترش یافته، و حتی از نسخه اصلیش جذاب تر و سرزنده تر است. این بازی مملو از افرادیست که در زاغه های مختلف مشغول زندگی خودشان هستند و واقعا باعث شده است که ما نسبت به شهری که از آن محافظت می کردیم، احساس مسئولیت بیشتری داشته باشیم.
با اینکه به نظر ما داستان بازی های اخیر کمپانی Square Enix کمی نسبت به دوران طلایی کمپانی که در آن زمان ” Square Soft” نام داشت، ضعیف تر شده است، اما باز هم نسخه FFVII: Remake از نسخه اصلی اش قوی تر است. در این نسخه از همه شخصیت های اصلی از جمله Cloud، Tifa، Barret و Aerith به خوبی استفاده می شود و آن ها در این نسخه نسبت به نسخه اصلی، با وجود احساسات واقعی و رفتارهای واقع گرایانه، بیشتر به انسان های واقعی شباهت دارند.
موسیقی این نسخه، در واقع نسخه ریمیکس و بازتنظیم شده موسیقی اصلی تولید شده توسط نوبیو یوماتسو/ Nobuo Uematsu است و باعث می شود که بازی حس و حالی یکپارچه و مدرن داشته باشد و فضای خاطره انگیز نسخه اصلی نیز به صورت برجسته ای تداعی شود. زمانی که به سیستم مبارزه عادت کنید، اجرای بازی بسیار رضایت بخش خواهد بود. این ادغام مهیج مبارزات استراتژیک با ژانر اکشن نقش آفرینی باعث شده است که این نسخه به یک بازی منحصر بفرد تبدیل شود.
زمانی که بازی Final Fantasy VII منتشر شد، سبک کلاسیکی داشت. هنوز هم این بازی یکی از بازی های محبوب گیمرها محسوب می شود. نسخه FFVII Remake، از بخش ابتدایی نسخه اصلی استفاده کرده و تلاش کرده تا آن را بهبود دهد، البته چند مشکل جزئی دارد. قسمت های بیشتری در دست ساخت هستند و با توجه به اینکه قسمت اول بسیار عالی بود، احتمالا زمانی که قسمت دوم منتشر می شود، دلتان می خواهد جزو برترین بازیکنان این نسخه باشید.
بازی Ghost of Tsushima
پلتفرم: PS4
آیا به دنبال یک بازی آسان و زیبا می گردید تا در آن گم شوید؟ بازی Ghost of Tsushima را اجرا کنید.
داستان بازی در قرن 13 در کشور ژاپن رخ می دهد و درباره یک سامورایی است که حاضر است هر کاری کند تا از خانه اش در برابر حملات مغول ها محافظت کند. این یک بازی جهان باز است که سیستم مبارزه جذاب و صدای مبارزه جذاب تری دارد. Ghost of Tsushima یک بازی نسبتا آسان است و به اندازه بازی های دیگری مانند Sekiro: Shadows Die Twice یا Nioh پیچیده نیست. گزینه های جنگی این بازی انعطاف پذیرتر است، و چه در مبارزات مخفیانه و چه در مبارزات رو در رو، به بازیکن اجازه می دهد تا سبک مبارزه اش را شخصی سازی کند.
اگر تلویزیون یا مانیتور بزرگی دارید، می توانید به خوبی از طراحی های این بازی لذت ببرید. بخش هایی از نقشه بازی همیشه پاییز است و برگ های قرمز همیشه در باد سرگردانند. بعضی مناطق به طور دائمی زیر لایه های ضخیم برف به خواب زمستانی رفته اند و مناطق دیگر در بهاری ابدی غوطه ور هستند. همچنین یک گزینه Kurosawa mode وجود دارد که جهت ادای احترام به کارگردان مشهور فیلم سامورایی، و فیلتری سیاه-سفید با نوار افزار سینمایی به بازی اضافه می کند. اما به دلیل وجود دنیایی پر از جزئیات و سرسبزی، نادیده گرفتن رنگ های تقریبا جذاب بازی، کار سختی است.
نکته جالب بازی این است که تیم Sucker Punch چقدر به جزئیات اهمیت داده است. مکانیک ناوبری بازی براساس طبیعت است و با مذهب شینتو آن زمان، هماهنگ شده است. فرقی نمی کند که چشمه آبگرم باشد یا درختی رو کوه، احترام به طبیعت در سرتاسر بازی موج می زند. هنگام تمام شدن ماموریت ها و زمانی که سوار بر اسبتان از میان مزارع برنج عبور می کنید، یک افکت ذن-مانند به بازی اضافه می شود و باعث می شود اتمسفری آرام و به دور از جنگ و تنش های مبارزه درون بازی ایجاد شود.
بازی GTA Online
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
سال هاست که بازی Grand Theft Auto V و حالت چند نفره اش یعنی Grand Theft Auto Online وجود دارند. قبلا یک بار این بازی ها از کنسول های قبلی به کنسول های فعلی منتقل شده اند، زیرا این بازی ها در اصل برای Xbox 360 و PS3 منتشر شده بودند. اما حتی در کنسول های نسل فعلی نیز تجربه GTA Online مانند نسخه اصلی نیست. و دقیقا به همین دلیل است که شما باید هم اکنون این بازی را امتحان کنید.
GTA Online مطمئنا مشکلاتی دارد و بازیکنان پرخاشگر می توانند تجربه ای ناخوشایند ایجاد کنند. اما هم تیمی شدن با دوستانتان و شیطنت کردن در شهر لس آنتوس/ Los Santos می تواند اوقات خوشی را رقم بزند اما باید حواستان به دزدی های آنلاین باشد. همکاری تعدادی از بازیکنان در زمان واقعی بر روی اهداف مختلف و در نهایت همکاری گروهی آن ها بسیار سرگرم کننده است.
سال ها بعد، ما هنوز هم به وضوح هیجان ناشی از تلاش برای جلوگیری از سقوط هواپیمایمان را درحالی که دوستانمان در حال فرار از زندان بودند را به یاد می آوریم. فرود روی یک خط هوایی خطرناک، سوار کردن آن ها و با عجله تیک آف کردن، در حالی که روی لبه صندلی هایمان جیغ می کشیم، یکی از هیجان انگیزترین تجربه های بازی های چند نفره است.
اما همانطور که قبلا گفتیم، GTA Online بی نقص نیست و بسیاری از مشکلاتش مربوط به سخت افزار است. زمان بارگذاری بازی می تواند به طرز دردناکی طولانی باشد و قطع گاه به گاه بازی باعث می شود که تجربه بازی به اندازه کافی خوشایند نباشد. بهبود زمان بارگذاری در کنسول های PS5 و Xbox Series X به طور مکرر تبلیغ شده است و دقیقا به همین دلیل است که باید هم اکنون بازی GTA Online را تجربه کنید تا بعدا بتوانید به خوبی از دستاوردهای کنسول های نسل بعدی قدردانی کنید.
نسخه های بومی GTA V به هر دو کنسول نسل بعدی می آیند و نمی توان تصور کرد که کمپانی Rockstar اجازه ندهد تا شما تجربه قبلی خودتان را ادامه دهید. بنابراین مدت زمانی را به اجرای این بازی اختصاص دهید و سعی کنید تجربه ای سرگرم کننده داشته باشید و بعدا به کنسول های نسل بعدی بروید و ببینید که SSDهای فانتزی جدید چه تغییراتی ایجاد خواهند کرد.
بازی Hollow Knight
پلتفرم: PS4، Xbox One، Switch، PC، Mac
متاسفانه زمانی که بازی Hollow Knight در سال 2017 برای اولین بار منتشر شد، نتوانستیم آن را امتحان کنیم. با اینکه چیزهای خوبی درباره این بازی می شنیدیم، اما منتظر ماندیم تا بازی به کنسول Nintendo Switch نیز منتقل شود که در نهایت در سال 2018 این اتفاق رخ داد. با اینکه هنگام عرضه اولیه بازی آن را امتحان نکردیم اما خوشحالیم که بلاخره توانستیم آن را تجربه کنیم.
Hollow Knight یکی از بهترین بازی های سبک مترویدونیا/ Metroidvania است که ما تا به حال اجرا کرده ایم و می تواند به راحتی با سایر بازی های این سبک مانند Castlevania: Symphony of the Night و Super Metroid بر سر جایگاه بهترین بازی، رقابت کند. ماجراجویی های این بازی با اکتشافات زیاد و بدون نیاز به مهارت خاصی، آغاز می شود.
این بازی به شکل واضحی در نحوه مرگ و مبارزات، تحت تاثیر بازی Dark Souls قرار دارد و با سخت ترین مبارزات پلتفرمر در سبک مترویدونیا مواجه خواهید شد. موسیقی و بخش های هنری بازی خیره کننده اند و موسیقی متن به گونه ای است که می توانید حتی در هنگام پیاده روی های شبانه به آن گوش دهید. در این بازی نیز همانند بازی Dark Souls، در دیالوگ ها، وسایل و سرنخ های بصری بازی مقادیر کمی تاریکی به چشم می خورد که ما از آن لذت می بریم.
بهتر است صادقانه بگوییم که بیش از یک دهه است که هیچ بازی سبک مترویدونیایی را به کسی پیشنهاد نکرده ایم. و با اینکه کوجی ایگاراشی/ Koji Igarashi (معروف به Iga) یکی از سازندگان بازی Castlevania، بازی مستقل سبک مترویدونیای خود به نام Bloodstained را در سال 2018 منتشر کرد، اما هنگامی که ما آن بازی را امتحان کردیم به نظر می رسید که در حال تجربه همان بازی قدیمی هستیم. اما بازی Hollow Knight یک تجربه تازه و منحصر بفرد در این ژانر است و به نوعی توانسته به یکی از پیشگامان این سبک تبدیل شود.
بازی Horizon Zero Dawn
پلتفرم: PS4، PC
Horizon Zero Dawn چیزهای زیادی برای به نمایش گذاشتن دارد. با اینکه این بازی با نامی کاملا عادی منتشر شد اما یک بازی در ژانر ماجراجویی اکشن سوم شخص است که توسط یکی از معروف ترین استودیوهای ساخت بازی های تیراندازی اول شخص تولید شده است. با وجود تبلیغات زیاد کمپانی Guerrilla درباره رمز و راز نهفته در بازی، باز هم داستان پساآخرالزمانی بازگشت جامعه به عصر برنز در نمودار توسعه تمدن کمی با استانداردها مغایرت دارد. ما تصور می کردیم که این یک بازی میان رده مناسب است، اما نتیجه نهایی فراتر از انتظارات و تصورات ما بود و این بازی به یکی از بهترین بازی های نسل 8 تبدیل شد.
گیم پلی بازی به خوبی نشان دهنده میزان اعتماد به نفس استودیویی است که سال ها بازی های تیراندازی سوم شخص تولید کرده است. سیستم های مختلف بروزرسانی به خوبی با شکار جانوران مکانیزه ادغام شده اند و بدین ترتیب هر لحظه از بازی سرشار از حس رضایتمندی است. تله گذاری و استفاده از مهمات علیه کمپ های دشمنان نیز به همان اندازه رضایت بخش است. کاوش در دنیای وسیع بازی و حل معماهای محیطی که امکان دسترسی به پینگ رادار Tallneck را فراهم می کند، نیز بسیار خوشایند است. سیستم های مختلف بازی به زیبایی در کنار یکدیگر همکاری می کنند، با یکدیگر پیوند خورده اند و به خوبی هماهنگ هستند.
از همه مهم تر، داستان بازی بسیار متفکرانه و جذاب و اسرارآمیز است. با اینکه راز هویت آلوی/Aloy قابل پیش بینی بود اما اسرار پیرامون دلیل اتفاقاتی که برای جهان افتاده بسیار جالب تر است و به تدریج در طول ساعت ها آشکار شد. با اینکه این بازی ویژگی های مشترکی با داستان های آخرالزمانی رباتیک دارد اما این بازی درباره یک هوش مصنوعی که توانسته تصمیم گیری های فرامنطقی درباره مشکلات ایجاد شده توسط بشریت انجام دهد، نیست.
در عوض این بازی ترکیبی از جاه طلبی، حرص و طمع انسان و اشتباهات قابل درک غم انگیز او است. زمانی که سرانجام معنی “Zero Dawn” را متوجه می شوید، همه چیز بسیار ناامیدکننده خواهد بود. اما حتی در آن زمان نیز، بازی پیامی سرشار از خوش بینی، امید و باور به قدرت علم به همراه همدلی و انسانیت ارائه می کند. این یک تجربه فراموش نشدنی است و ما مشتاقیم تا ادامه بازی را در نسل بعدی کنسول ها ببینیم.
بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain یکی از بهترین بازی های ژانر مخفی کاری است که تاکنون ساخته شده است. مهم نیست که در گذشته کدامیک از بازی های هیدئو کوجیما/ Hideo Kojima را امتحان کرده باشید، کیفیت مکانیک ها و دنیای این بازی غیرقابل انکار است. این یک زمین بازی مملو از فرصت های زیادی برای کاوش، نفوذ در قلعه ها، کشتار پاسبانان یا شوخی با پیچیدگی های هوش مصنوعی دشمنان با استفاده از زرادخانه های سلاح ها و ابزارهای موجود است.
با این حال، ما به عنوان یکی از طرفداران قدیمی این مجموعه بازی ها، می دانیم که چرا اکثر افراد از MGS5 شکایت دارند. ممکن است بپرسید: “پس تکلیف درام آشفته بازی و یا وضعیت ناتمام داستان بازی چه می شود؟” این نکات مهم هستند و متاسفانه گاهی اوقات در هنگام بازی مشکل ساز خواهند بود. اما پس از پنج سال تلاش برای کنار آمدن با همه این موارد، گاهی اوقات توجیه یکپارچگی نقص های آن باعث می شود تا بار دیگر با تمام آن مشکلات دست و پنجه نرم کنیم.
دوران فوق العاده ای که به اجرای بازی MGS5 پرداخته ایم، همیشه خاطرات مربوط به تجربیات این نسخه نهایی از مجموعه بازی ها و روایت ناقصش را زنده می کند.
ساعت ها وقت گذاشتن برای تکمیل ماموریت های مختلف باعث می شد که نقشه تدریجی بازی رو شود و می توان گفت که ارزشش را داشته است. و همین موضوع باعث شد که سبک کلاسیک کوجیما را دنبال کنیم و هرگز از آن ناامید نشویم. اما به جای اینکه کات سین های جالب با فیلمبرداری درجه یک و ملودرام جذاب بازی توجه ما را جلب کند، مدت زمانی که صرف کشف سیستم های بازی شد، بیشتر جلب توجه می کرد.
ما می توانیم یک روز کامل را به تنهایی با جعبه های مقوایی درون بازی پرسه بزنیم و از آن ها به عنوان طعمه ای برای گول زدن دشمنان یا سر خوردن از روی تپه های افغانستان استفاده کنیم. سایر اوقات، قول می دهیم که در تمام ماموریت های بازی شرکت کنیم و مجددا صدها بار تلاش کنیم تا سرانجام موفق شویم. یادآوری آن لحظات جذاب بازی باعث می شود که دلمان بخواهد دوباره آن را نصب کنیم.
از زمان انتشار بازی MGS5، تاکنون هیچ بازی مشابهی منتشر نشده است. ما هر سال امیدواریم که کسی پا پیش بگذارد و بازی ای طراحی کند که بتواند از نظر مکانیک ها و ساختار سیستم ها با این شاهکار بازی های مخفی کاری رقابت کند. شاید دیگر نباید امیدی داشته باشیم و باید با این موضوع کنار بیاییم که این یک تجربه منحصر بفرد است. نظرمان این است که شما باید قبل از ورود به بازی های نسل بعد، بازی MGS5 را تجربه کنید.
بازی Nier: Automata
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
یوکو تارو/ Eccentric کارگردان عجیب بازی های ویدیویی همیشه در مرکز توجه قرار نداشته است. بازی های قدیمی اش، از جمله نسخه اصلی Nier و مجموعه بازی های Drakengard، داستان های تاریک و عجیبی را روایت می کردند اما اغلب موفق به ارائه لحظه به لحظه گیم پلی نمی شدند. به همین دلیل، طرفدارن کم اما وفاداری را به خود جذب می کردند. در بازی Nier: Automata، آقای تارو سرانجام توانست شریک خوبی را در بخش توسعه بازی پیدا کند و بدین شکل توانست مبارازاتی را ارائه کند که هم رده روایت داستان بازی باشند و بدین شکل مخاطبان جدیدی را به سوی خود جذب کند.
در این بازی، ژانرهای اکشن سوم شخص با ژانر تیراندازی جنگی ترکیب شده اند و جای خود را به جنگ های هوایی و ماجراجویی های نوشتاری داده اند. هیچ کدام از این ها حس بی جا بودن ندارد، همچنین این ژانرها در خدمت داستانی قرار می گیرند که به تدریج تاریک تر می شود و ما از یک درگیری بی نتیجه میان بیگانگان و انسان ها آگاه می شویم. ربات های انسان نما و ماشین های اولیه حتی نمی دانند که چرا در حال جنگیدن هستند، آن ها فقط می دانند که باید مبارزه کنند.
درخشش بازی Nier: Automata ناشی از ساختارش است، و برای دیدن پایان نهایی آن، باید چندین بار بازی را تکمیل کنید. در واقع در این بازی محتوای تکراری کمی وجود دارد و شروع مجدد بازی از بخش Route B بدین معناست که باید بازی را از دید جدیدی کاوش کنید و اطلاعات مهم جدیدی را درباره دشمنی که با آن در حال مبارزه هستید، به دست آورید. تمام این ها یک نتیجه هیجان انگیز خواهد داشت و به همین دلیل این بازی به بازی محبوب ما تبدیل شده است.
ما به طور مداوم درباره بازی Nier: Automata صحبت می کنیم و به محض اینکه بازی تمام شد، متوجه شدیم که این بازی محبوبمان است. ذره ای خوش بینی در جهانی که عملا از شهروندانش می خواهد پوچ گرایی را بپذیرند، ممکن است کمی عجیب و مبهم به نظر برسد، اما نوشته های تارو آنقدر متمرکز و قوی است که حتی نویسنده های تازه وارد را نیز درگیر خود می کند. و اگر این مطالب باعث نشده تا بخواهید بازی را ادامه دهید، موسیقی متن فوق العاده بازی که توسط آهنگساز مشهور کیچی اوکیب/ Keiichi Okabe ساخته شده است، شما را مجاب خواهد کرد.
بازی Outer Wilds
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
ممکن است بازی Outer Wilds یک گرافیک پیشرفت یا دنیایی گسترده برای کاوش نداشته باشد، اما این بازی 2019 ابداعات دیگری داشته است: این بازی با ساخت یک داستان منحصر بفرد و فراموش نشدنی که در هنگام کاوش دنیای بازی به صورت غیر خطی در کنار هم قرار می گیرد، توانسته است به یک بازی جذاب تبدیل شود.
بازی Outer Wilds ( با بازی The Outer Worlds اشتباه نگیرید) یک بازی اکتشاف فضایی داستانی است که از سیاره Timber Hearth آغاز می شود. در این سیاره شما آخرین عضو برنامه ای به نام Outer Wilds Ventures هستید. ماموریتتان ساده است: در منظومه شمسی به کاوش بپردازید و اسرار آن را کشف کنید. برخلاف افراد قبلی، شما به ابزارهای جدیدی مجهز هستید که به شما کمک می کند تا متن باستانی به جا مانده از تمدن نومای/ Nomai را ترجمه کنید. تمدنی اسرارآمیز که قبلا در اینجا ساکن بوده اما به طور ناگهانی از منظومه شمسی ناپدید شده است.
در بازی Outer Wilds هیچ اسلحه ای نیست، هیچ زرهی ارتقا نمی یابد و هیچ درخت مهارتی برای باز کردن وجود ندارد. شما فقط با لباس فضایی و چند ابزار ساده جهت اکتشاف، به تنهایی درون سفینه خود می نشینید و شروع به کاوش می کنید. این ماجراجویی آسان نخواهد بود، با این حال بلافاصله پس از اینکه نخستین سفرتان درون فضا آغاز می شود، با پدیده ای در قلب اسرارآمیز Outer Wilds روبرو می شوید: یک حلقه زمانی که هر 22 دقیقه یک بار، مجددا تنظیم می شود و شما را به نقطه ابتدایی شروع کارتان در Timber Hearth بازمی گرداند.
در Outer Wilds، دانش از ارزش بالایی برخوردار است و چیزی است که از شما در هر سفر پشتیبانی می کند و شما را به کشف ویرانی هایی که درباره شان مطالعه کرده اید سوق می دهد یا مجبورتان می کند که به شناسایی سیگنال هایی که دریافت کرده اید بپردازید. برخلاف برخی از بازی ها که باید در یک زمان یا مکان مشخص، چیزی را کشف کنید، در بازی Outer Wilds شما در تاریکی رها خواهید شد و سفرتان به طور کلی بر عهده خودتان است.
این یک انتخاب جسورانه است و اگر شما از بازی هایی که توسط شخصی راهنمایی می شدید و داستانی خطی داشت خوشتان می آمد، این بازی می تواند شما را ناامید کند. اما علی رغم شروع بی پایان بازی، Outer Wilds پایان های ضعیف قسمت های مختلف را به طرز چشم گیری به یکدیگر پیوند می دهد و نتیجه ای رضایت بخش و احساسی حاصل می شود که باعث می شود جایگاه خود را جهان هستی زیر سوال ببرید.
علی رغم اینکه بازی Outer Wilds به شکلی مستقل کارش را به عنوان یک پروژه دانشجویی آغاز کرد، هنگام انتشارش در سال گذشته با استقبال گسترده ای روبرو شد و مطمئنا این بازی تاثیر طولانی مدتی بر بازی های داستانی خواهد داشت، زیرا احتمالات جدیدی برای نحوه داستان گویی ارائه کرده است.
بازی Persona 5 Royal
پلتفرم: PS4
Persona 5 Royal یک بازی بسیار بزرگ است، اما یکی از جذاب ترین بازی های بسیار بزرگی است که تا به حال دیده اید. این نسخه توسعه یافته و بهبود یافته از Persona 5، شامل بیش از 130 ساعت بازی دلهره آور است که می تواند افراد تازه وارد را منصرف کند و فقط افراد شجاع پاداش دریافت می کنند. هنگامی که داستان بازی آغاز می شود، زمان به سرعت می گذرد. Persona 5 Royal به طرز ماهرانه ای استعاره های روانشناختی پیچیده ای را در یک داستان جذاب درباره دوستی و ارزش شخصیت خود، با ژانر سیاه چال پیوند می دهد. این یک بازی شیک و ناعادلانه است که در توکیو و قصرهای ذهنی اتفاق می افتد.
یک گروه از دانش آموزان دبیرستانی که خود را “The Phantom Thieves” می نامند، به توانایی خود برای دلبری معروف هستند (نحوه روایت داستان می تواند باعث تغییر شناخت انسان شود) به دنبال اجرای عدالت هستند و باعث می شوند که متجاوزان به گناه خود اعتراف کرده و احساس پشیمانی کنند. در این بازی، هر شخصیت یک درگیری شخصی عمیق دارد که آن ها را به سمت گروه کشانده است. به عنوان مثال آن ها یک مربی ورزش را مجبور به اعتراف علنی و پذیرش جرایمش می کنند و این تازه بخش بسیار کوچکی از کارهایشان است.
بازی فقط به مسائل احساسی و سنگین بسنده نمی کند، با اجرای این بازی می توانید قسمت های مختلف توکیو را بشناسید، بدون آنکه به آنجا سفر کرده باشید. همان طور که در طول روند بازی، پیوندهای اجتماعیتان با افراد محکم تر می شود، ناگهان در این فکر خواهید بود که با دوستتان در کجا قرار ملاقات بگذارید. همچنین یک گربه سخنگو که در کیفتان است با شما همسفر بوده و از درون میز تحریر کلاستان به شما مشاوره می دهد و در سیاه چال ها در کنار شما می جنگد. کدام قسمت این بازی دوست داشتنی نیست؟
تمام بخش های بازی Persona 5 Royal از منوها گرفته تا انیمیشن ها و آهنگ های جذابش، زیبایی خاصی دارند. ما همیشه در طول هر نبرد با موسیقی بازی می رقصیم، و فرقی نمی کند که در طول روز چه چیزهایی را پشت سر گذاشته باشیم. شاید عجیب به نظر برسد اما بازی کردن به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی ژاپنی یکی از بهترین اتفاقاتی بوده که اخیرا تجربه کرده ایم. اما خب حقیقت همین است، بهتر است خودتان امتحانش کنید.
بازی Quantum Break
پلتفرم: Xbox One، PC
احتمالا هیچ بازی ای به اندازه بازی Quantum Break مناسب “این نسل” نیست. انتشار این بازی قبل از عرضه Xbox One، اعلام شد. بازی اکشن سفر در زمان کمپانی Remedy بخشی از طراحی بزرگ مایکروسافت برای انتشار یک کنسول بازی جهت ادغام تلویزیون و بازی بود. Quantum Break بخش مرکزی سرمایه گذاری این کمپانی بود، یک بازی ویدیویی که نمایش تلویزیونی اختصاصی Xbox را به یک برنامه فوق العاده تبدیل می کند.
( یکی دیگر از ایده های مهم این نمایش تلویزیونی اختصاصی، ارائه یک آپدیت محتوایی بزرگ برای بازی Halo بود که شامل یک برنامه تلویزیونی از استیون اسپیلبرگ، که هنوز هم نیاز به تحقیق دارد و چند چیز دیگر بود) این پروژه عظیم باعث جذب چند شخصیت معروف از جمله شان اشمور/Shawn Ashmore ( از فیلم X-Men) و لنس ردیک/ Lance Reddick ( از فیلم John Wick) به صنعت بازی سازی شد. به نظر می رسید که کل این پروژه یک مرزبندی جدید جالب و هیجان انگیز برای ابتکارهای تلویزیونی کمپانی مایکروسافت تعیین کرده است.
البته متاسفانه تمام بخش های پروژه “ادغام تلویزیون و بازی” اتفاق نیفتاد. برنامه های تلویزیونی بزرگ کمپانی مایکروسافت در طول سال ها از بین رفت و هنگامی که سرانجام بازی Quantum Break عرضه شد، ترکیب عجیبی از یک برنامه تلویزیونی و بازی بود که قسمت های فیلم گونه اش توسط طرح های بازی اکشن شکسته می شد. انتقادات زیادی نسبت به رویکرد Quantum Break درباره داستان بازی وجود داشت، اما با اینکه تمام وعده های راه اندازی کنسول کنار گذاشته شد و کمپانی Remedy مجبور شد بخش کوچکی از ایده های شرکت سازنده کنسول را نجات دهد، باز هم نمایش لحظات جذاب کنسول نسل فعلی توانست تمام آن انتقادات را جبران کند.
جدای این حرف ها، به نظر ما بازی Quantum Break به شکل ناعادلانه ای مورد سواستفاده قرار گرفت. این یک بازی بزرگ و زیبا به همراه مبارزات سرگرم کننده و یک داستان پیچیده و هوشمندانه درباره سفر در زمان است. به علاوه این بازی در اکثر مواقع به خوبی اجرا شده و البته گاهی کمی عجیب عمل می کند.
همچنین این بازی مانند نمونه اولیه بازی Control ( یکی از بازی های مورد علاقه ما در سال 2019) که نسخه بهتری از ایده های بازی Quantum Break محسوب می شود، است. اگر دلتان می خواهد قبل از تغییر اساسی کنسول، یکی از ماندگارترین و بهترین بازی های نسل هشتم از مایکروسافت را تجربه کنید، پس باید حتما بازی Quantum break را امتحان کنید.
بسته بازی Rare Replay
پلتفرم: Xbox One
در حالی که کمپانی سونی در حال معرفی کنسول PS5 به عنوان یک جهش کلی از PS4 است، کمپانی مایکروسافت با معرفی Xbox Series X در حال محو کردن مرزهای میان کنسول و کتابخانه بازی های نسل قبلی اش است. بنابراین به نظر می رسد که دارندگان کنسول های Xbox پیش از ورود کنسول نسل بعدی، باید نسخه ای از بسته بازی Rare Replay که مجموعه فوق العاده ای از بازی های نسل قدیم است، را تهیه کرده و از آن لذت ببرند.
این بسته بازی چه تلفیق جالبی است. کمپانی Rare یکی از قدیمی ترین و معتبرترین استودیوهای صنعت بازی های ویدیویی است که سابقه طولانی اش به شکل جالبی در بسته بازی Rare Replay جمع شده است. این بسته شامل موارد مختلفی از جمله شناخته شده ترین و مهم ترین بازی های کمپانی در 30 سال اخیر به همراه تعداد زیادی ویدیو از تفاسیر شرکت سازنده، اسناد طراحی های دیده نشده و سایر موارد پشت پرده درباره نحوه پیشرفت بازی هاست. این یک بسته شلوغ و پربار است.
البته مهم ترین بخش این بسته، خود بازی ها هستند. 30 بازی که از 3 دهه کار کمپانی Rare انتخاب شده اند. همه این بازی ها درخشان نیست و حتی برخی از آن ها به دلیل مسائل صدور مجوز، دارای کاستی هایی هستند.
احتمالا هرگز بازی Donkey Kong Country که باعث شد کمپانی Rare نقشه های استعاری طراحی کند و یا بازی های بعدی اش را در سیستم Xbox نخواهیم دید (البته اخیرا وارد Switch شده است). با این حال، تقریبا همه بازی های محبوب کمپانی Rare از بازی های جدید مانند Jetpac و Battletoads گرفته تا بازی های چند قسمتی مانند Banjo-Kazooie و Perfect Dark، در این بسته بازی جمع شده اند. به نظر ما مرور مجدد تاریخچه استودیوی بازی سازی و بررسی میزان پیشرفت های استودیو و صنعت بازی سازی در طول سال ها، بهترین راه جهت ایجاد آمادگی برای انتشار بازی افسانه ای نسل بعدی کمپانی Rare به نام Everwild است.
بازی Red Dead Redemption 2
پلتفرم: PS4، XBox One، PC، Stadia
به دلیل اینکه ما با سه گانه وسترن کلینت ایست وود بزرگ شده ایم، همیشه علاقه زیادی به ژانر وسترن داشتیم. اما به ندرت اتفاق می افتد که یک بازی بتواند به خوبی با این ژانر هماهنگ شود و هیچ بازی ای نتوانسته مانند Red Dead Redemption 2 به خوبی این کار را انجام دهد.
مسلما گیم پلی اصلی بازی Red Dead Redemption 2 کمی قدیمی است و کنترل های بازی بسیار آزاردهنده هستند و باید نکات زیادی را درباره نحوه کنترل بازی بیاموزید. با این حال، اگر بتوانید از این موانع عبور کنید در نهایت با یک بازی جذاب و بهترین بازی وسترن قرن، به همراه داستان و شخصیت هایی که می توانند با فیلم های وسترنی رقابت کنند، روبرو خواهید شد.
دنیای وسیع بازی Red Dead Redemption 2 واقعا خیره کننده بوده و با اینکه گاهی خشک و بیابانی است، اما به نظر ما سوار شدن بر اسب و امتحان کردن مسیرهای مختلف و کشف چیزهای جدید بسیار آرامش بخش است. با اینکه نحوه کنترل بازی آزاردهنده است، اما با استفاده از آن ها می توانید فعالیت های متنوعی را انجام دهید که شامل جنگ با سلاح، دزدی از فروشگاه ها و ایفای نقش یک مرد قانون، اسب سواری و حتی کمنداندازی و بستن مردم بر پشت اسبتان است.
اما بخش اساسی و برجسته این بازی، شخصیت ها و داستان بازی است. به ندرت پیش می آید که ما از نحوه داستان سرایی یک بازی تعریف کنیم مگر اینکه واقعا چیز چشم گیری باشد. بازی های Brothers: A Tale of Two Sons و Dark Souls نمونه های فوق العاده ای هستند که در طول روند بازی، داستان خود را به طرق مختلف به بازیکن منتقل می کنند.
با این حال، Red Dead Redemption 2 یک داستان کاملا رو به جلو دارد که می تواند به عنوان یک برنامه تلویزیونی از شبکه HBO نمایش داده شود. احتمالا آرتور مورگان/ Arthur Morgan بهترین ضد قهرمانی است که در تاریخ صنعت بازی سازی، طراحی شده است و داچ وندرلیند/Dutch van der Linde شخصیتی است که کارهایش در طول داستان بازی قابل درک است.
ما عاشق دنیای بازی های ویدیویی هستیم و به طور ویژه اجرای این بازی را به هر کسی توصیه می کنیم زیرا داستان فوق العاده جذابی دارد و می توانید با برخی از بهترین شخصیت های ساخته شده در صنعت بازی های ویدیویی در این بازی آشنا شوید.
بازی Resident Evil 7
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC
با اینکه ما آرزو داشتیم که بازی Resident Evil با ژانر اکشن-ترسناک پس از سال ها به ریشه های اولیه خود یعنی ژانر بقا-ترسناک بازگردد، اما مسئله آزاردهنده ای درباره پیش فرض های بازی Resident Evil 7 وجود دارد. نه تنها دید شخص-اول این نسخه، تجربه ای صمیمی تر و وحشتناک تری را ارائه می دهد، بلکه در این بازی به عنوان یکی از آسیب پذیرترین قهرمانان بازی های Resident Evil ایفای نقش کرده اید. برخلاف شخصیت های گروه S.T.A.R.S.، ایتان/ Ethan یک شخص کاملا معمولی است. او بسیار ترسیده و در تلاش های اولیه اش هنگام فرار، تنها گزینه ای که به همراه دارد یک چاقوی جیبی است.
این رویکرد محروم سازی از وسایل، باعث می شود تا مبارزه با هیولاهای جهش یافته و خانواده بی رحم بیکر/ Baker ترسناک تر شود.
می توانیم ادعا کنیم که Resident Evil 7 یک بازی خارق العاده است، زیرا نه تنها این بازی همانند نسخه های پیشین خود است و راه آن ها را ادامه می دهد، بلکه روند رشد مصیبت های ایتان را به خوبی به نمایش می کشد. همیشه بازی های Resident Evil به تشدید وحشت می پردازند و مشاهده تقلای ایتان برای پیدا کردن سلاح و سپس مواجهه با جمعیت زیادی از دشمنان در باتلاق های متروکه شهر لوئیزیانا/ Louisiana بسیار رضایت بخش است. این یک بازی سخت است و اگر به مدت کافی پای این بازی بنشینید، خواهید دید که بازگشت بازی های Resident Evil به ژانر بقا-ترسناک باعث می شود که قله های موفقیت را فتح کنند.
اولین تجربه بازی RE7 بسیار فوق العاده بود و این بازی دقیقا همان چیزی است که سال ها بعد با عشق از آن یاد خواهیم کرد. حتی با اینکه در نسخه بازسازی RE2 و برخی از بخش های RE3، باز هم روند بازی، به دید سوم شخص بازگشته، خیلی خوشحالیم که نسخه Resident Evil VIII: Village ( بله به طور خاص از آن نام میبریم) از نسخه قبلی خود پیروی خواهد کرد.
ما واقعا از بازی RE7 لذت بریدم و با رفتن به نسل بعد، شاید زمان آن فرارسیده است که بازی را یکبار دیگر تجربه کنیم، مخصوصا حالت VR تجربه لذت بخشی را رقم خواهد زد. هیچ کدام از بازی های RE همانند این نسخه نیستند و این بازی با وجود ریسک های بزرگی که انجام داده، واقعا سزاوار موفقیت است. اگر تا به حال سایر بازی های این فرنچایز بقا-ترسناک را امتحان کرده اید اما هنوز این بازی را اجرا نکرده اید بهتر است به خودتان لطف کنید و آن را امتحان نمایید.
بازی Rocket League
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC، Nintendo Switch
نحوه کنترل طبیعی پیچیدگی ها و سادگی های گیم پلی بازی Rocket League واقعا درخشان است. درک این بازی بسیار آسان است اما سقف مهارت بازی به طرز عجیبی بالاست و بدین شکل برای بازیکنان چالش اضافی ایجاد می کند. نمی دانیم این بازی چگونه عمل می کند اما جوری پای بازی میخکوب می شویم که ناگهان متوجه می شویم که ساعت 3 صبح است و هنوز برای بیستمین بار در حال مسابقه دادن هستیم.
فکر می کنیم به دلایل زیر است که Rocket League یک بازی ورزشی محسوب می شود. این یک بازی فوتبال معمولی نیست. در واقع این بازی اصول اولیه را به شما آموزش می دهد و سپس هر بازیکن می تواند سبک خاص خود را توسعه دهد. به عنوان مثال یکی از دوستان ما جهت دفاع از دروازه، به طور مداوم در حال تمرین مهارت های مختلفی مانند پرش، گاز دادن، توقف، پیچش، پرواز، چرخش، دریفت کشیدن و معکوس کردن است. او یک دروازه بان بی نظیر است که تمام جنبه های Rocket League را یاد گرفته و از آن ها جهت تبدیل شدن به یک مدافع بهتر، استفاده کرده است.
ما می دانیم که چگونه کارهایی که او انجام می دهد را انجام دهیم. اما هنوز هم نمی توانیم مانند او این کارها را انجام دهیم. ما نیز مهارت های مختلفی مانند پرش، گاز دادن، توقف، پیچش، پرواز، چرخش، دریفت کشیدن و معکوس کردن را تمرین کرده ایم اما از آن ها برای کار دیگری استفاده می کنیم. ما ابتدا مکان قرارگیری مدافعان را در نظر می گیریم و سپس به گونه ای به توپ ضربه می زنیم که وارد دروازه حریف شود.
همه بازیکنان مهارت های مشابهی را می آموزند زیرا بازی چیزهای مشابهی را یاد می دهد، اما هر کدام از بازیکنان پُست مناسب خود را پیدا می کنند و بدین ترتیب درست همانند ورزشکاران واقعی، می توانند از ابتدا تصمیم بگیرند که در چه موقعیتی بازی کنند. به عنوان مثال وقتی یک بازیکن مهاجم می خواهد به جای یک بازیکن مدافع عمل کند، طوری به توپ ضربه می زند که انگار قصد دارد گل بزند، و بدین ترتیب این بازیکن صرفا به یک دروازه بان فرعی تبدیل می شود.
حتی بازیکنانی که مهارت های مشابه دارند، سبک بازیشان متفاوت است. به عنوان مثال ممکن است دو بازیکن در ضربه زدن به توپ مهارت داشته باشند، و یکی از آن ها با ماشین وارونه به صورت افقی پرواز کوتاهی می کند و به توپ ضربه می زند و به نظرش این راه آسان تر است. اما بازیکن دیگر در ارتفاع بالاتری پرواز می کند تا به توپ در نقطه اوج خود از سمت راست ضربه بزند.
اکثر بازی های ورزشی به شما اجازه می دهند تا به عنوان یک بازیکن ثابت بازی کنید و یا بازیکن ایده آل خودتان را بسازید اما بدون توجه به آمارها، باز هم با توجه به شخصیتی که به جای آن بازی می کنید، سبک بازی خاصی خواهید داشت.
در بازی Rocket League هیچ آماری برای شخصی سازی وجود ندارد. شما به روش خودتان رشد خواهید کرد و بدین ترتیب بازی به طور طبیعی به شما پاداش می دهد. شما قرار نیست نقاط ضعف و قدرت یک بازیکن را کنترل کنید؛ شما بازیکنی هستید که قرار است به زمین بازی برود و متوجه شود در چه زمینه ای مهارت دارد و در چه زمینه ای باید پیشرفت کند. و به همین دلیل است که Rocket League بهترین بازی ورزشی کنسول های نسل فعلی محسوب می شود.
بازی Stardew Valley
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC، Switch، Android، iOS
ممکن است بازی Stardew Valley در ابتدا کارش را به عنوان یک کلون از بازی Harvest Moon آغاز کرده باشد اما در طول پنج سال از زمان انتشار اولیه اش برای کامپیوتر، این بازی شبیه سازی مزرعه توانسته جایگاه خودش را پیدا کند و تعداد زیادی طرفدار جمع کرده و استانداردهای کیفیتی جدیدی را برای این ژانر تعیین کرده است.
ما در حال حاضر شاهد تاثیرات مثبت این بازی هستیم و بازی هایی مانند Littlewood، Ooblets و بازی جدید Garden Story از سبک هنری و گیم پلی این بازی تقلید می کنند. و با وجود اینکه سال های زیادی از انتشار این بازی گذشته است اما هنوز هم در حال رشد و پیشرفت است و کمپانی سازنده این بازی یعنی ConcernedApe، هنوز هم به روزرسانی های گسترده ای را برای بازی منتشر می کند و اخیرا حالت های بازی چند نفره، ساختمان ها، رویدادها، نقشه ها و موارد دیگری را به بازی اضافه کرده است.
Stardew Valley همانند اکثر بازی های ژانر خودش آغاز می شود: شما به مزرعه بهم ریخته ای می رسید که پر از سنگ و علف هرز است اما می توان آن را تغییر داد. با گذشت روزهای متوالی شما مزرعه تان را تمیز می کنید، برای دیدار با همسایگانتان وارد شهر می شوید. بسیاری از همسایگانتان مجرد هستند و در نهایت نامزد کرده و ازدواج می کنند. شما محصولات خود را می کارید و آن ها را می فروشید که البته محصولات فصل به فصل متفاوت هستند.
و به سراغ معادن محلی خواهید رفت تا سنگ و زغال سنگ جمع کنید و برای دفاع از خود در برابر دشمنانتان شمشیر به دست می گیرید. روزها به سرعت می گذرند- تقریبا هر 12 دقیقه در بازی، یک روز کامل محسوب می شود بنابراین گیم پلی بازی بسیار اعتیادآور است. و اگر با خود بگویید که “فقط یک روز دیگر” بازی کنم، ناگهان می بینید که باز هم ساعت ها پای این بازی نشسته اید و موسیقی صبحگاهی در حال پخش است.
همانند بازی Animal Crossing: New Horizons، ساخت و ساز در بازی Stardew Valley بسیار دلپذیر است و انگار در حال ساخت خانه خودتان هستید. گیم پلی این بازی بسیار آشنا و تکراری است و نقشه های جدید مزارع، مراسم های ازدواج و اضافه شدن حالت چند نفره فقط باعث شده اند که بازیکن دلش بخواهد بازی را مجددا انجام دهد.
منصفانه است که بگوییم بازی Stardew Valley واقعا یک بازی شبیه سازی مزرعه عالی است و حتما باید در صدر لیست کسانی قرار بگیرد که به دنبال یک بازی دنج و مفید می گردند. و همان طور که به سوی کنسول های نسل بعدی گام برمی داریم، می توانیم ادعا کنیم که بازی های بعدی این ژانر قطعا کمی به Stardew Valley شباهت خواهند داشت.
بازی Tetris Effect
پلتفرم: PS4
Tetris مانند ساعت های سوییسی در دنیای گیمینگ است (بسیار جذاب و دوست داشتنی)، معمایی کاملا ساده و فهمیدنی که به عنوان بازی کلاسیک اعتیادآوری که بیش از سه دهه عمر کرده، هنوز در دنیای بازی ها حضور دارد. در دنیای بازی های دنباله دار، محتوای قابل دانلود، فصل ها، و بتل پس ها، Tetris همان بازی ای است که در سال 1984 عرضه شد، و یک پیروزی مداوم مینیمالیستی تلقی می شود.
تلاش برای “به روز رسانی” یک مرحله از بازی Tetris همانند تلاش برای اضافه کردن ویژگی های مدرنیستی به سقف کلیسای سیستین/ Sistine Chapel است؛ اگر شما می توانید این کار را انجام دهید، پس یک نابغه هستید، اما احتمالا شانس با شما یار نیست. اما Tteris Effect به نوعی این کار را انجام داده است. این بازی بدون ایراد گرفتن از مکانیک های اولیه بازی و صرفا با تمرکز بر تجربیات درونی بازیکن، این کار غیر ممکن را انجام داده است.
ما صدها ساعت Tetris Effect بازی کرده ایم، و هنوز هم نمی توانیم ترکیبات طراحی صوتی بازی را تحلیل کنیم، صداها و آهنگ های بازی هنگام ضربه زدن و جای گذاری چارواره ها/ tetrominoes (شکل های مربعی درون بازی) به نظر با ریتم و ملودی خاصی در هر سطح تغییر می کنند، نحوه کم و زیاد شدن آهنگ هر مرحله با سرعت قطعه هایی که به سمت پایین می آیند تنظیم می شود. همه این ویژگی ها فقط بخش کوچکی از بازی هستند و مواجهه با تصاویر روانگردان بازی Tetris Effect، این تصاویر یادآور اسکرین سیورهایی است که توسط دانش آموزان هنرستانی سراسر جهان طراحی می شوند، یک تجربه جدید دیگر است.
اگر می خواهید بدون انجام این بازی، از کنسول نسل فعلی گذر کنید، باید بگوییم که مدیون خودتان هستید، بهتر است که برگردید و حتما این بازی را امتحان کنید. Tetris Effect بازی ای برای پاسخ به این سوال است: چگونه خود را در یک بازی عالی ارتقا می دهید؟ شما این کار را با ارتقا محیط بازی و سپس با ارائه این بازی به بازیکنی که عاشق آن است، انجام می دهید. این بازیکن دلش می خواهد از جهان خارج دور شده و فقط بازی کند.
بازی Titanfall 2
پلتفرم: PC، PS4، Xbox One
اولین بازی Titanfall یک بازی چندنفره کاملا انحصاری مخصوص Xbox بود، که تقریبا در یک زمان و به صورت باندل شده با این کنسول عرضه شد. این بازی دارای چند ایده خلاقانه بود که نشان می داد کمپانی Respawn برخی از ویژگی های مجموعه بازی های Call of Duty را متحول کرده است، مخصوصا در بخش حرکات روان و لباس های تایتان های بزرگ تر از حد طبیعی، اما این نسخه از نبود یک کمپین داستانی مناسب رنج می برد.
البته Titanfall 2 اصلاح شد، و در این روند یکی از خوش ساخت ترین و به یاد ماندنی ترین بازی های تک نفره ژانر تیراندازی اول شخص چند سال اخیر را ارائه داد. مکانیک خودکار بازی به جای اینکه به عنوان یک نیروی قدرتمند خدمت کند، قلب داستان را در برگرفت. کمپانی Respawn توانست به جای اینکه به مدیریت تیراندازهایی با شخصیت های انسانی بپردازد، روی ربات ها تمرکز کند.
حرکات پیمایشی مانند دویدن روی دیوار با ساخت مراحل بی نقص بهتر و بهتر شد، و برایتان این امکان را فراهم کرد که از یک طرف به طرف دیگر متصل شوید و سرانجام به محل مناسب برای تیراندازی برسید. به ویژه در مرحله Effect and Cause، که یادآور رویکرد طراحی ” kitchen sink” در بازی های Half-Life کلاسیک است، به طور واضحی شاهد بهبود حرکات پیمایشی بوده ایم. و این بازی چند نفره مثل همیشه قدرتمند عمل می کند تا به خوبی این بسته را کامل کند.
آینده Titanfall مشخص نیست، بیشتر توجه جهان به سمت بازی بتل رویال Apex Legends کمپانی Respawn معطوف شده است. این استودیو اشاره کرده است که Titanfallهای بیشتری عرضه خواهند شد، اما باید منتظر ماند و دید آیا این موضوع واقعیت دارد، این بازی ارزش این را دارد که وقت بگذارید و امتحانش کنید.
بازی What Remains Of Edith Finch
پلتفرم: PS4, PC
بازی های کمی وجود دارند که داستان خود را با تعامل و ارتباطات بیشتری نسبت به What Remains of Edith Finch عرضه کرده باشند. شما به عنوان شخصیت ادیث/ Edith، باید به جستجو در خانه اجدادی Finch بپردازید، خانه ای که در ابتدا کوچک بود به مرور و در طول سال ها به روشی خارق العاده گسترش می یابد تا جایی که به چیزی شبیه به داستان های Dr. Seuss یا Roald Dahl تبدیل می شود.
هر اتاق این خانه یک کپسول زمانی است که به یکی از اعضای خانواده Finch اختصاص دارد، کل این خانواده به طرز غم انگیزی فوت کرده اند. ادیث فکر می کند شاید خانواده اش نفرین شده اند، و پس از مرگ مادرش، به آن خانه متروکه بازگشته و سعی می کند با پرسه زدن در سالن ها، چیزهایی را کشف کند.
درباره گذشته هر عضو خانواده می توان چیزهای زیادی فهمید، زیرا هر یک از آن اتاق های کپسول زمانی نشانگر بخشی از آن اعضا هستند، شما در لحظاتی بازی می کنید که منجر به مرگ هر یک از اعضای خانواده شده است و تمامی آن ها مانند تصاویر و اشکالی کوتاه و اجمالی از پیش روی شما می گذرند. برخی از آن ها ناراحت کننده، غم انگیز و برخی ترسناک هستند، و البته برخی دیگر مضحک و خیالی هستند، اما همه اتاق ها پر از غم و اندوه ناشی از شرایط تاسف بار این خانواده نفرین شده هستند.
تمام این تصاویر به نوبه خود جذاب هستند، و بررسی خانه Finch و کشف اسرار آن جالب است، اما شیوه نمایش داستان به گونه ای است که نمی توانید حتی از یک بخش کوتاه آن عبور کنید و آن را نادیده بگیرید.
هر تصویر مکانیسم کاملا متفاوتی دارد، و با گسترش داستان، تم ها و آهنگ های بازی با هم ترکیب می شوند. What Remains of Edith Finch مانند بازی های ویدیویی کمیابی است که داستانی را روایت می کند که فقط در بازی های ویدیویی وجود دارند. این بازی، یک بازی کوتاه و عالی با تنوع بسیار زیاد است، یک داستان عمیق و بسیار ساده که همین سادگی به بازی اجازه می دهد در لحظاتی خاص از یک ژانر به ژانری دیگر تغییر کند. به شما توصیه می کنیم که حتما این بازی را تجربه کنید.
بازی The Witcher 3: Wild Hunt
پلتفرم: Xbox One, PS4, PC
امکان ندارد بتوانید لیستی از بازی ها را کامل کنید و در آن حرفی از بازی The Witcher 3: Wild Hunt نزنید. این بازی نقش آفرینی بلندپروازانه کمپانی CD Projekt Red، یکی از بزرگترین بازی ها ساخته شده برای کنسول های Xbox One و PS4 است، اما فکر نمی کنیم کسی می توانست عظمت و بزرگی واقعی این بازی را پیش بینی کند.
این بازی در یک دنیای فانتزی تنظیم شده است، بازی Witcher 3 مناطق متراکم زیادی دارد که مملو از شخصیت ها، ماموریت ها و ساختمان سازی های غنی هستند. با وجود مقیاس بسیار بزرگ و بی سابقه بازی Witcher 3، هنوز هم توجه زیادی به جزئیات ریز بازی معطوف می شود. از ماموریت های جانبی گرفته تا شکار هیولاها، به لطف ارائه بی نقص و شگفت انگیز و نویسندگی جذاب بازی، همه چیز حس ارزشمند و پرباری را به بازیکن القا می کند. به ندرت و شاید هرگز داستان از مسیر اصلی خود دور نمی شود و به نظر نمی آید هیچ بخشی از بازی اتلاف وقت باشد. همیشه چیزی جدید برای کشف و بررسی وجود دارد.
نحوه پیچیدگی و خوش فکری این داستان، هنوز هم برای ما شگفت انگیز و تاثیرگذار است. این داستان حاصل تصمیمات خوب و بد و رویارویی با عواقب آن نیست. بلکه کمپانی CD Projekt Red فکر دیگری در سر دارد. تصمیمات به ظاهر کوچک می توانند عواقب بزرگی داشته باشند، چه خوب و چه بد. فرقی نمی کند شما چه کار کنید، باز هم باید خودتان حدس بزنید که چه چیزی در انتظارتان است.
حتی امروزه نیز بازی های AAA زیادی با این میزان عمق روایت و جزئیاتی که در The Witcher 3 می بینیم، وجود ندارند. مهم تر از همه این است که کیفیت بازی در سرتاسر این ماجراجویی یکسان است. و البته، the Witcher 3 راه را برای بازی نقش آفرینی بزرگ بعدی کمپانی CD Projekt Red یعنی Cyberpunk 2077 باز کرده است.
بازی Yakuza 0
پلتفرم: PS4, Xbox One, PC
Yakuza 0 در عین حفظ حس لطافت و شوخ طبعی، توانسته آزادی خشونتی شبیه به بازی های Grand Theft Auto را ایجاد کند. یک لحظه ممکن است صورت فردی را با کاسه ای از نودل داغ بسوزانید، و لحظه ای بعد به یک فرد غریبه خجالتی کمک کنید تا یک مجله شیطنت آمیز بخرد. همچنین در این بازی یک سبک مبارزه وجود دارد که در واقع مانند بریک دنس (نوعی رقص) است. داستان بازی در واقع مقابله میان دو عضو سابق Yakuza یعنی کازوما کورو/ Kazuma Kiryu و ماجیما گورو/ Majima Goro را دنبال می کند، همچنین اتفاقات مرموزی نیز در بازی رخ خواهد داد. Yakuza 0روی مرز میان بی رحمی و حماقت حرکت می کند.
این بازی همه ویژگی های یک بازی مافیایی معمولی را شامل می شود: بازی قدرت، کینه، مقام. اما همچنین به شما اجازه می دهد تا با یک شکارچی UFO بازی کنید، فیلم های VHS را تماشا کنید و در یک بار کارائوکه خوانندگی کنید. یک روز معمولی شامل خوردن مقدار زیادی بال گاومیش برای صبحانه، دعوا در خیابان وسیله یک ظرف داغ، پیدا کردن بازی ویدیویی گمشده یک بچه و انتقام گرفتن از پدرخوانده تان است.
شب ها، ما دوست داریم کلوپ شبانه خود را مدیریت کنیم و مقدار زیادی پول درآوریم. سپس به بار برویم و کمی ویسکی بنوشیم، با افراد بیشتری در خیابان دعوا کنیم و بعد مقدار زیادی کباب کره ای سفارش دهیم و تا حد ترکیدن، غذا بخوریم.