شخصیتهای اصلی بازی ها نقش بسیار پررنگی را در موفقیت یا شکست بازیها ایفا میکنند و بعضی از آنها بدون شک به دلایلی از سایرین بهتر هستند. هر شخصیت اصلی، خصوصیات اخلاقی، داستان و نقش خاص خودش را دارد و به نحوی نقشی اساسی در دنیای GTA ایفا میکند. اما وقتی حرف از لذت بردن بازیکنان از بازی در میان باشد، بعضی از شخصیتها از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در این مقاله با رتبه بندی شخصیت های بازی GTA همراه ما باشید.
رتبه بندی شخصیت های بازی GTA
11- شخصیت کلاد اسپید
کلاد بدترین شخصیت اصلی سری GTA است. این موضوع چندان تعجب برانگیز نیست، زیرا معرفی این شخصیت مصادف با اولین قدمهایی بود که راک استار گیمز در راستای ورود به دنیایی سه بعدی برداشت. با وجود اینکه کلاد شخصیت اصلی بازی GTA 3 بود، هیچ صداگذاری برایش در نظر گرفته نشد و همین باعث شد تا در تمام بازی، حتی یک کلمه هم صحبت نکند.
بدون تردید کلاد در کلیت سری GTA نقشی کلیدی ایفا کرد، چراکه معرفی او باعث شد تا GTA قدم به دنیای جدیدی بگذارد که بعدها دنیای بازیهای مبتنی بر جرم را دگرگون کرد. با این وجود، در مقایسه با سایر شخصیتهای اصلی، کلاد از نظر پیچیدگی شخصیتی و داستان زندگی کمبودهای اساسی دارد.
10- شخصیت تونی چیپریانی
تونی چیپریانی شخصیت اصلی بازی Grand Theft Auto: Liberty City Stories و یکی از شخصیتهای کلیدی GTA 3 است که متأسفانه دوگانگی شخصیتی عجیبی دارد. در Grand Theft Auto: Liberty City Stories، این شخصیت، قلدر و دوست داشتنی بود و به واسطهی روابط مافیایی قوی و وفاداریش به خاندان لئون، از دیدگاه مخاطب، داستان زندگی جذابی داشت.
اما در ابتدای حضورش در GTA 3، ناامیدکننده ظاهر شد. با وجود اینکه حضورش در این سری به عنوان یک شخصیت اصلی نسبتا درخشان بود، نمیتوان منکر دگرگونی عجیبش از یک رییس مافیا به یک شخصیت نسبتا ساده شد.
9- شخصیت ویکتور ونس
به عنوان شخصیت اصلی Vice City Stories و همچنین شخصیتی فرعی در GTA: Vice City، داستان ویکتور ونس به مراتب از داستان تونی چیپریانی گیراتر و جذابتر بود. برخلاف اکثر شخصیتهای اصلی سری GTA، ویکتور هیچوقت قصد نداشت ریاست مافیا را در دست بگیرد. تنها هدف او این بود که به هر قیمتی که شده، امرار معاش کرده و زندگی مناسب برای خانوادهی فقیرش دست و پا کند.
در ابتدا، در راستای تحقق این هدف به خدمت ارتش درآمد، اما زمانی که رئیسش به او دستور داد که کارهای غیرقانونی انجام دهد، نهایتا مرخص شد و راه دیگری پیش رویش باقی نماند. بیشتر شخصیتهای اصلی سری GTA جرائم مختلف را برای کسب شهرت یا ثروت بیشتر مرتکب میشوند، اما ویک فقط برای بقاء و حفظ خانوادهاش مرتکب جرم میشد و این مسئله او را از دیگران متفاوت میکند.
8- شخصیت جانی کلبیتز
داستان زندگی جانی کلبیتز، شخصیت اصلی محتوای قابل دانلود The Lost and Damned از GTA 3، از داستان زندگی ویکتور هم غمانگیزتر است. زمانی که بیلی، مدیر Lost MC، به مرکز ترک فرستاده میشود، جانی جایش را پر میکند و در نقش یک رئیس سرسخت ظاهر میشود. طولی نمیکشد که همه چیز به هم میریزد و به دنبال چندین مورد خیانت پیدرپی، حفظ موقعیت Lost MC برای جانی به شدت دشوار میشود. حضور دوبارهی او در GTA 5 با مرگ ناگهانی و غیرعادیاش همراه است، اما میتوان گفت که در سری GTA، از او به عنوان یکی از شخصیتهای نسبتا قوی یاد میشود.
7- شخصیت فرانکلین کلینتون
بحث بر سر اینکه بهترین شخصیت اصلی GTA 5 چه کسی است، حتی پس از گذشت یک دهه از انتشار این بازی، هنوز هم به راه است. آنچه تقریبا تمام طرفداران بازی بر سرش توافق دارند این است که فرانکلین یکی از ضعیفترین شخصیتهای این بازی است.
جای هیچ شکی نیست که حضور او به عنوان عضوی از آن گروه سه نفرهی افسانهای از اهمیت بالایی برخوردار است، اما منطقی و خونسرد بودنش او را در مقایسه با مایکل یا ترور کسلکننده جلوه میدهد. با این وجود، مشاهدهی روند گسترش پیچیدگیهای شخصیتش در دنیای بازی، خالی از لطف نیست.
6- شخصیت لوییس فرناندو لوپز
لوییس فرناندو لوپز که نقش اصلی را در محتوای قابل دانلود The Ballad of Gay Tony در GTA 3 ایفا کرد، یکی از شوخترین و خندهدارترین شخصیتهای سری GTA است که بازی کردن را بسیار لذتبخش میکند. طی حوادثی که در بازی رخ میدهد، لوییس در شرایط سختی قرار میگیرد که در اثر درگیر شدن تونی، دوست صمیمی و رئیسش، با آدمهایی ناجور پدید آمده است. با وجود اینکه شرایط بسیار جدی و خطرناک است، لوییس همیشه راهی برای شوخی کردن پیدا میکند. این شوخطبعی، به علاوهی وفاداریش به تونی، او را به یکی از خاطره انگیزترین شخصیتهای این سری تبدیل کرده است.
5- شخصیت مایکل دو سانتا
مایکل دو سانتا بدون شک یکی از خارق العادهترین شخصیتهای سری GTA است. او در گذشته مجرمی با سابقه و حرفهای بوده و در کارش حسابی ماهر است و این مهارتها در GTA 5 به خوبی نمایش داده میشوند. اما با وجود درگیریهای درونیاش و شخصیت پرخاشگرش که بنیان خانوادهاش را تهدید میکند، مایکل به طرز عجیبی شخصیتی چند بعدی دارد. داستان زندگیاش و روابطش با سایر شخصیتها در طول بازی پختهتر و جالبتر میشوند و او را به یکی از بهترین شخصیتهای این سری تبدیل میکنند.
4- شخصیت ترور فیلیپس
درست است که شخصیت اصلی GTA 5 مایکل دو سانا است، اما این ترور فیلیپس است که باعث میشود بازیکنان نهایت لذت را از هرج و مرج بی حد و مرز بازی ببرند. علاقهی شدید ترور به خشونت ورزی، رفتارهای غیر منتظرهاش و وفاداری بیقید و شرطش به عزیزانش او را تبدیل به مهرهی خطرناک و جالبی کردهاند که مدام باعث شگفتی بازیکنان میشود. در کنار ترور، همیشه خوش میگذرد و با وجود اینکه بعد مثبت شخصیتش در GTA 5 پررنگ است، بعد منفیای که گهگاه پدیدار میشود او را به یکی از بهترین شخصیتهای این سری تبدیل کرده است.
3- شخصیت سی جِی (کارل جانسون)
حالا که حرف از بهترین شخصیتهای اصلی سری GTA است، امکان ندارد که به سادگی از شخصیت اصلی بازی Grand Theft Auto: San Andreas، کارل جانسون، که عموما با نام سی جِی شناخته میشد، بگذریم. بر خلاف شخصیت ترور، سی جِی مرد جوان قابل احترامی است که با همه با مهربانی رفتار میکند، اما هیچ ابایی از انجام وظایفش ندارد (گهگاه شوخی هم میکند). شخصیت فروتنانه، روابط جالبش با سایر شخصیتها و از فرش به عرش رسیدنش او را به یکی از خاطره انگیزترین شخصیتهای سری GTA تبدیل کردهاند.
2- شخصیت تامی ورستی
از آنجایی که داستان نسخه جدید سری GTA در محل وقوع Grand Theft Auto: Vice City رخ میدهد، میتوان انتظار داشت که تامی ورستی دوباره پیدایش شود. البته GTA 6 برای کسب موفقیت نیازی به حضور مجدد تامی ورستی ندارد، اما بدون شک بسیاری از بازیکنان از حضور یکی از بهترین شخصیتهای این سری در این بازی استقبال خواهند کرد.
در ابتدای Vice City، هاروود بوچر قدرتش را به دنبال ارتکاب جرم برای خاندان فورلی و آزادی از زندان از دست داده است. اکنون، تامی، سرشار از احساس انتقامگیری و ارادهای قوی برای مدیریت Vice City، از هیچ تلاشی برای رسیدن به قلهی موفقیت فروگذار نمیکند. ارادهی مستحکم، هوش بالا، بیرحمی و داستان مبتنی بر موفقیت تامی، او را به یکی از شخصیتهای مورد علاقهی بازیکنان تبدیل کردهاند.
1- شخصیت نیکو بلیچ
بهترین شخصیت اصلی سری GTA، نیکو بلیچ، شخصیت اصلی بازی Grand Theft Auto 4 است. درست است که سایر شخصیتها داستانهای هیجان انگیز و زندگیهای شگفت انگیزی دارند، اما روایتهای نیکو بسیار منحصر به فرد، محزون کننده، واقعی و سنگین هستند.
این سرباز کهنه کار صربی، به دنبال شروعی دوباره، به Liberty City میآید تا از گذشتهی تاریکش فرار کند، اما هنگامی که با چهرهی واقعی «رؤیای آمریکایی» مواجه میشود، رؤیاهایش پیش چشمانش فرو میریزند و به سیاه چالهی احساسی عمیقی فرو میرود. در همین راستا، فورا هدف شومی پیدا میکند که پیدا کردن و در نهایت کشتن خائنی است که باعث مرگ بیشتر همراهانش در دوران جنگهای یوگسلاوی شده بود.
برخلاف سایر شخصیتهای سری GTA، اعمال نیکو از نظر اخلاقی سیاه یا سفید نیستند و به جیببری و جلب توجه برای کسب شهرت بیشتر ختم نمیشوند. گذشتهی سرشار از ترامای نیکو در طول جنگ و تمایلش برای بستن فصلی تاریک از زندگیاش، داستان زندگی او را به مراتب جدیتر از داستانهای سایر شخصیتها جلوه میدهند. همذات پنداری نکردن با روایتهای نیکو عملا غیرممکن است و از این رو، او بهترین شخصیت این سری است.